مهمترین دغدغه امنیتی افغانستان افزایش نفوذ جریان افراط در این کشور است و اگر نبود فشارهای وارد بر دولت حامد کرزی برای کنترل خشونتها بهخصوص در 2 ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری این کشور، معلوم نبود دیگر حاکمیتی در کابل مانده باشد.در نوع نگاه به عنصر امنیت در افغانستان و بهطور خاص جریان افراط، میان دولتمردان ایران، پاکستان و افغانستان نگاههای متفاوتی وجود دارد که نمیتوان بدون توجه به آنها امیدی به نتیجه بخش بودن این جلسات داشت.
دولتمردان افغانستان با تقسیمبندی این جریان به 2 نوع میانه رو و افراطی با پدیده افراط برخورد میکنند؛ به این معنا که آن دسته از طالبان را که مایل به مشارکت در فرایند سیاسی افغانستان هستند ، طالبان میانه رو و دسته دیگر را که اصولا اعتقادی به فرایند سیاسی این کشور ندارند، طالبان افراطی نامیدهاند.
در پی افزایش قدرت طالبان در یکسال گذشته و انجام چندین عملیات موفقیتآمیز در قلب منطقه امنیتی کابل طیفی از دولتمردان افغان و حتی دیپلماتهای خارجی تصمیم به انجام نوعی تعامل با جریان افراط گرفتند.
در این راستا چندین دیدار به میزبانی عربستان – با چراغ سبز ناتو و آمریکا- میان رهبران طالبان و چهرههای پرنفوذی از دولت افغانستان چون احمدولی کرزی برادر رئیسجمهوری افغانستان برگزار شد که همگی نشان بزرگی از ناتوانی دولت مرکزی کابل و نیروهای ائتلاف در برقراری امنیتی پایدار در افغانستان دارد.
عمل نکردن شخص کرزی و نیروهای خارجی به وعدههای خود در هنگام اشغال افغانستان، بحران سیاسی در کابل و کشتار متعدد غیرنظامیان مهمترین دلیل ناکامی در جلب حمایتهای مردمی از دولت افغانستان از سویی و نیروهای خارجی از سوی دیگر توسط مردم افغانستان است.
دولتمردان پاکستان به پدیده افراط نگاهی دیگر دارند. پاکستان در کنار کشورهایی چون عربستان و امارات متهم اول ایجاد پدیده افراط در افغانستان است. جریانی که امروز امنیت منطقه و حتی پاکستان را تهدید میکند، پدیدهای است که خود در قلب سازمان اطلاعاتی پاکستان و با حمایت غرب ایجاد شد.
در بحبوحه اشغال افغانستان توسط شوروی، نوعی توافق میان برخی کشورهای منطقه و غرب مبنی بر زمینگیرکردن ارتش شوروی در افغانستان بهوجود آمد که ایجاد طیفی افراطی -که حدی برای خشونت طلبی خود نمیشناسد- از مهمترین ثمرات توافقهای آن دوران است. پاکستان وجود دولتی مقتدر در کابل را خلاف منافع ملی خود میداند.
این از اصول سیاست خارجی این کشور در همه دورهها بوده است؛ فارغ از اینکه مشرف بر سر کار باشد یا بوتو یا زرداری و گیلانی. دولت پاکستان مایل نیست دولتی مقتدر در قلب کابل تشکیل شود.
گلایههای حامد کرزی از دولت پاکستان در این زمینه حتی در دوره کنونی اگرچه تاحدودی کاهش یافته اما کماکان نشان از وجود ارادهای برای ادامه حمایت از جریان افراط در ساختار سیاسی- امنیتی دولت پاکستان دارد.
دولت ایران براساس آنچه بارها از سوی دیپلماتهای کشور اعلام شده است، تقسیمبندی طالبان و جریان افراط – مدل نگاه دولتمردان افغان- به 2 نوع افراطی و میانه رو را امری اشتباه دانسته است. جریان تمامیت خواه افراط را نمیتوان فارغ از دیدگاههای ایدئولوژیک آن در همه زمینهها از جمله سیاست بررسی کرد. پس نمیتوان برای آن تقسیم بندی قائل شد.
ایران از سویی حمایت پاکستان از جریان افراط را هم اشتباه میداند. هنوز از یاد نبردهایم که پس از حادثه سیستان در ماههای اخیر، نهاد اطلاعاتی پاکستان بهدلیل حمایتهای خود از جریان افراط متهم اول این ماجرا بود.
اینگونه بهنظر میرسد که مهمترین اقدام پیش از برگزاری هرگونه جلسهای رسیدن به تعریف واحدی از خشونت و جریان افراط در منطقه است وگرنه این جلسات صرفا کاربردی تشریفاتی خواهد داشت.